Web Analytics Made Easy - Statcounter

مهسا بهادری: اساسا در آثاری که برای تلویزیون ساخته می‌شود، رگه‌های خلاقیت و نبوغ چندان به چشم نمی‌خورد. این مسئله هم به این خاطر نیست که هنرمندان خلاقیت ندارند یا بلد نیستند برنامه‌ای متفاوت بسازند. اتفاقا هنرمندان ما بسیار هم توانمندند اما چه می‌شود که در تلویزیون برنامه‌ای ساخته نمی‌شود که متفاوت باشد؟ اولین ایرادی که به این ماجرا وارد می‌شود، عدم توانایی تلویزیون در نگه داشتن هنرمندان توانمندش است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

می‌پرسید چرا؟ همین ویژه‌برنامه‌های نوروزی را نگاه کنید، کدام یک از مجریانی که محبوب بودند و هر سال روی آنتن مخاطبان را سرگرم می‌کردند، امسال هم حضور دارند؟ رامبد جوان، مهران مدیری، رضا رشیدپور، علی ضیا و... این افراد هم مجریان توانمندی هستند، هم ایده‌های خوبی برای برنامه‌سازی دارند. یکی از همین ایده‌ها «خندوانه»ی رامبد جوان بود؛ اما چه شد؟ جهانی شد؟ خیر. درآخر او را کنار گذاشتند. مسئله دومی که درباره عدم توانایی در ساخت برنامه‌های متنوع، متفاوت و خلاقانه در تلویزیون مطرح می‌شود، این است که این رسانه مقبولیت و مشروعیت خود را نسبت به گذشته از دست داده و کمتر کسی آن را دنبال می‌کند.

کاهش جذابیت برنامه‌ها، افت کیفی سریال‌ها، کم شدن مخاطبان و موارد دیگر، از مهم‌ترین اتفاقاتی است که در سال‌های اخیر در تولیدات سازمان صداوسیما دیده می‌شود. شاید برای گریز از این بحران بود که مدیران سیما تصمیم گرفتند تا با کپی‌برداری از برنامه‌های محبوب خارجی یا اصطلاحا بومی‌سازی و ایرانیزه کردن آن‌ها، برای تلویزیون جذابیتی دست‌وپا کنند.

اگرچه عده‌ای معتقدند این مسئله امری عادی در دنیای تلویزیون‌ها است و در همه جای جهان با چنین اتفاقی روبه‌رو هستیم اما بسیاری دیگر این مسئله را نقصی اساسی برای نهادی بزرگ و گسترده مانند صداوسیما می‌دانند و تاکید می‌کنند کپی‌کاری، بیشتر در شبکه‌های کوچک و غیرملی با پوشش کم استفاده می‌شود اما گویا شبکه‌های داخلی، گوش‌شان به این انتقادها چندان بدهکار نیست و همچنان بر طبل کپی‌کاری می‌کوبند. در ادامه چند نمونه از کپی‌هایی که اخیرا در تلویزیون پخش شده‌اند را مرور می‌کنیم.

مگر «عصر جدید» چه ایرادی داشت؟

به تازگی در یکی از شبکه‌های فارسی‌زبان خارجی برنامه‌ای پخش می‌شود که هنرمندان و کسانی که صدای خوبی دارند، در هر سن و با هر جنسیتی در آن برنامه حاضر می‌شوند و استعداد خوانندگی خود را به نمایش می‌گذارند، برنامه‌ای که مشابه آن را داشتیم اما فقط به خوانندگی معطوف نمی‌شد و به هر استعدادی بها می‌داد. نام این برنامه «عصر جدید» با اجرای احسان علیخانی بود. زمانی که این برنامه روی آنتن تلویزیون رفت، تَب این تقلیدها تازه در تلویزیون داغ شده بود. ماجرای فراگیر شدن این برنامه استعدادیابی از آن‌جایی شروع شد که حدود سه ماه قبل از آغاز «عصر جدید»، علی فروغی، مدیر شبکه سه سیما، به برنامه «حالا خورشید» آمد و خبر از ساخت یک برنامه جدید با اجرای احسان علیخانی داد. بعد از صحبت‌های مدیر شبکه سه در مورد برنامه «عصر جدید»، تبلیغاتش شروع شد که از مردم می‌خواست ویدئوی استعداد خودشان را در زمینه‌های مختلف برای برنامه بفرستند، باز هم تا این‌جا چیزی مشخص نبود که می‌خواهند با این ویدئوها چه کاری انجام بدهند. از اوایل بهمن که ویدئوهای تبلیغاتی این برنامه آغاز شد، همه متوجه شدند که با یک مسابقه استعدادیابی طرف هستند. تا اینجای کار اتفاق عجیبی رخ نداده بود اما پس از شروع اولین قسمت و دیدن دکور و اجرای برنامه مشخص شد که سوژه‌ ساخت «عصر جدید» چیزی نبود جز برنامه «آمریکا استعداد دارد» (America's Got Talent) که در کشورهای مختلف دنیا با رعایت قانون کپی رایت امتیاز آن خریداری شده و در شکل‌های مختلف و با دکورهای متنوع اجرا می‌شود.

با وجود این که خود «عصر جدید» یک کپی دست چندم از یک برنامه دیگر بود و البته بسیار مورد استقبال قرار گرفته بود، بازهم تعطیل شد و یک کپی خیلی ضعیف‌تر از برنامه «عصر جدید» ساخته شد. برنامه‌ای به نام «رویانیوم» که سیدبشیر حسینی اجرای آن را برعهده داشت. کسی که خود داورد مسابقه «عصر جدید» بود.

«آوای جادویی» و جریاناتش

در آمریکا، اروپا، ترکیه و کشورهای زیادی برنامه استعدادیابی خوانندگی برگزار می‌کنند و پس از سال‌های طولانی نوبت برگزاری این مسابقات به ایران رسیده است.

بعد از «عصر جدید» که با تعطیلی‌اش موقعیت‌های استعدادیابی از دست رفت یکی از پلتفرم‌ها تصمیم به پخش مسابقه‌ای به نام «آوای جادویی» گرفت. برنامه‌ای که به کشف استعدادهای موسیقی می‌پردازد و داوران آن محمد اصفهانی، محمد معتمدی، رضا یزدانی و رضا صادقی هستند و پخش آن از صبح روز پنجشنبه ۲۵ اسفند ۱۴۰۱ به صورت هفتگی از پلتفرم فیلم‌نت آغاز شده است. علیرضا افکاری به عنوان مدیر هنری مسابقه حضور دارد و علی اوجی هم اجرای این مسابقه را برعهده دارد.

در نخستین قسمت از مسابقه «آوای جادویی»، علاوه بر معرفی داوران و جزییات مسابقه، اولین گروه از شرکت‌کنندگان هر کدام یک قطعه اجرا می‌کنند و نفرات منتخب وارد تیم داوران می‌شوند.

این مسابقه ابتدا قرار بود اسفند سال گذشته پخش خود را آغاز کند ولیکن درنهایت از آخرین پنجشنبه سال ۱۴۰۱ از فیلم‌نت عرضه شد.

پیش‌تولید این مسابقه سال ۹۹ آغاز و فراخوان ارسال ویدئوها توسط علاقه‌مندان به شرکت در خرداد سال ۱۴۰۰ منتشر شد. پس از اعلام فراخوان، چندین هزار ویدئو به دبیرخانه «آوای جادویی» ارسال شد که این آثار در گروهی به سرپرستی علیرضا افکاری مورد بررسی قرار گرفت و افراد منتخب برای مرحله اولیه مسابقه با عنوان راستی آزمایی به طور حضوری دعوت شدند. از بین این افراد، منتخبانی که اجرایشان مورد تایید قرار گرفت کارت طلایی دریافت کرده و وارد مسابقه شدند. در هر قسمت از «آوای جادویی»، شرکت‌کنندگان به اجرای قطعاتی از آثار چهره‌های مطرح کشور می‌پردازند و نفرات برگزیده با نظر داوران به مراحل بعدی راه می‌یابند.

بیشتر بخوانید: تلویزیون کنداکتورش را با مسابقه پر می‌کند طلسم حضور رضا صادقی و رضا یزدانی در شبکه نمایش خانگی شکست تلویزیون در پی جایگزین مهران مدیری است؟ «دورهمی» و تقلید از هندی‌ها

مسئله کپی از برنامه‌های خارجی تا قبل از برنامه «دورهمی» مهران مدیری آن چنان جنجال به پا نکرده‌ بود، دست کم به اندازه امروز عیان نشده بود. اولین بار که در سال ۹۴ مراحل پیش‌تولید برنامه «دورهمی» آغاز شد، به نظر می‌آمد یک برنامه متفاوت و خلاقانه قرار است با ساختاری کاملا جدید نسبت به سایر آثار نمایشی پیشین تلویزیون ساخته شود اما پس از شروع برنامه معلوم شد که «دورهمی» کپی کاملی از یک برنامه پربیینده کشور هندوستان به نام «Comedy night with kapil» است که مدت‌هاست به زبان هندی پخش می‌شود و یکی از پربیننده‌ترین برنامه‌های تلویزیونی و جُنگ‌های طنز شبانه هند است. «دورهمی» کاملا با کپی‌برداری از آن برنامه ساخته شد و حتی این کپی‌برداری در شکل دکور و نحوه نشستن مهران مدیری نیز رعایت شده بود و فقط به نوعی متن فارسی در قالب یک برنامه هندی اجرا می‌شد.

کی زودتر کُپی کرد؟

رمضان سال ۹۷ بود که محمدرضا گلزار پس از حضور در برنامه «ماه عسل » احسان علیخانی، اعلام کرد در حال ساخت برنامه‌ای با هدف ترویج کتابخوانی است و در همین میان هم به این نکته اشاره کرد که «برنده باش»، نمونه ایرانی یک مسابقه آمریکایی است و او سعی کرده آن را مطابق با شرایط کشور بازسازی و به عبارتی ایرانیزه‌اش کند اما پیش‌تر از پخش «برنده باش» برنامه‌ای با نام «پنج ستاره» برای اولین بار در تاریخ ۱۷ اسفند ۹۶ روی آنتن تلویزیون رفت. کارگردان این برنامه، مصطفی امامی، هم هدف این مسابقه را ترویج کتابخوانی اعلام کرد. مجری فصل اول این برنامه اشکان خطیبی و مجری فصل دوم و سوم آن حمید گودرزی بود.

جنجال‌های پیرامون این مسابقه تلویزیونی و اشاره به کپی‌بودن آن زمانی آغاز شد که حمید گودرزی، در صفحه شخصی خود کنایه‌ای به برنامه رقیب زد و نوشت:« ما می‌خواهیم یک برنامه حرفه‌ای و استاندارد بسازیم همه انرژی و توان یک تیم ۶۰ نفر این است که شما یک ساعت از دیدن یک مسابقه جذاب لذت ببرید. هر کسی می‌خواهد کپی کند، بکند ولی حداقل درست کپی کند.»

این در حالی بود که گلزار حدود دو ماه قبل از شروع برنامه اعلام کرده بود که الگوی خود برای ساخت این برنامه را یک کشور غربی قرارداده اما گودرزی که فصل دوم برنامه‌اش سه هفته زودتر از «برنده باش» آغاز شده بود معتقد بود که «برنده باش» یک کپی دست دوم و سطح پایین از برنامه «پنج ستاره» است. در همین میان هم عده‌ای معتقد بودند که این بحث‌ها تنها یک دعوای رسانه‌ای برای تبلیغات برنامه است و عده‌ای دیگر هم معتقد بودند کُپی، کُپی است فرقی نمی‌کند چه کسی زودتر آن را انجام داده باشد. مهم این است که خلاقیت و نوآوری در آن وجود ندارد.

مهران غفوریان، استیو هاروی می‌شود؟

بعدها هم برنامه‌ای به اسم «اعجوبه‌ها» با اجرای مهران غفوریان پخش شد که از همان ابتدا و حتی از تیزر آن هم مشخص بود که موضوع آن رقابت کودکان برای کشف استعدادهایشان است. این برنامه در ۱۰۰ قسمت ۷۰ دقیقه‌ای از شبکه سه سیما پخش شد و بعد از آن، امسال، حامد سلطانی اجرای آن را برعهده گرفت که دیگر با محوریت اصلی آن تفاوت فاحشی داشت.

فصل اول «اعجوبه‌ها» برنامه‌ای بود که تاکنون مانند آن در ایران ساخته نشده بود اما استیو هاروی، مجری آمریکایی، پیش از این برنامه‌ای را با عنوان «کله‌گنده‌های کوچک / Little Big Shots» روی آنتن برده که موضوع برنامه رقابت کودکان برای کشف استعدادشان است. عکس‌های اولیه منتشر شده از دکور برنامه شباهت زیادی به الگوی آمریکایی خود دارد.

۲۵۹۲۴۵

کد خبر 1743808

منبع: خبرآنلاین

کلیدواژه: تلویزیون مسابقه تلویزیونی هنرمندان رضا صادقی رضا یزدانی محمد معتمدی مهران مدیری آوای جادویی یک برنامه برنامه ها برنامه ای برنده باش عصر جدید روی آنتن آغاز شد

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۳۴۸۳۱۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

تبلیغات گل درشت در تلویزیون، سینما و شبکه نمایش خانگی به مرز فاجعه رسیده است/ تلویزیون شفاف‌سازی کند

حسین قره: آقایان در تلویزیون که خیال خودشان را راحت کرده‌اند، انگار وقت و زمان و گوش و چشم سایر حواس و قوای فاهمه و... که مخاطبان دارند، مِلک حضرتشان است و تصمیم و کنترلش با خودشان نیست، اخیراً هم که دیگر تبلیغ نمی‌سازند، در واقع خود آگهی‌ها به سریال وسط فوتبال و سریال و... تبدیل شده است، شاید مخاطب یادش برود که داشت چه می‌دید و البته دیده شده بعضی از مواقع خود پخش هم یادش رفته و رفته‌اند برنامه بعدی.

تلویزیون شفاف‌سازی کند

اگر مخاطب تلویزیون باشید گاهی آن قدر تبلیغات طولانی است که نسبت به زمان پخش و قیمت ثانیه و دقیقه تبلیغات در تلویزیون این شائبه برایتان پیش می‌آید که صداوسیما در شکل کلی سهام‌دار آن کالا و خدمات است؛ چون واقعاً خارج توجیه است، مثلاً فرض بفرمایید یک نوعی از چرخ‌گوشت (تعمداً اسم و اصل برند و کالا را نمی‌گویم) هست که شما هر وقت تلویزیون را روشن کنید اول تبلیغ‌کنندگان آن را می‌بینید. اگر یک برند برنامه بلندمدتی داشته باشد که هر خانواده ایرانی (حدود ۲۵ میلیون خانوار) یکی از این وسیله را داشته باشند، حتی اگر ۸۰ درصد سود حاصل از هر دستگاه را صرفه تبلیغات تلویزیونی کند باز هم باتوجه‌به ساعات پخش در میان‌برنامه‌ها یا بین نیمه‌های فوتبال و... توجیه اقتصادی ندارد، آخر تبلیغات حاصل عدد و رقم است، یک برند این میزان از سود را هزینه می‌کند تا این میزان از بازار هدف محصولاتش را بخرند، آخر تک‌محصولی که بازار جهانی هم ندارد، این همه تبلیغ را با چه توجیه اقتصادی انجام می‌دهد. مگر اینکه مثلاً در آغاز سال با بخش آگهی تلویزیون یک قرارداد کلی بسته شده باشد که مثلاً N هزار ساعت بخش در سال به قیمت N میلیارد تومان و گرفتن دو نوع تخفیف، یکی از بابت این که کالا موردبحث تولید ایرانی است و حمایت از بازار داخلی است و دیگر اینکه چون قرارداد موردی نیست و کلی و سالانه است.

همین‌جا چند سرفصل وجود دارد که می‌شود درباره آن صحبت کرد. یک اینکه تقریباً قریب به‌اتفاق تبلیغات این چنینی را چند بازیگر و احتمالاً یک شرکت تبلیغاتی می‌سازند، پرسش اول این است، آیا محدودیتی و رانتی خاص برای سازندگان تبلیغات وجود دارد یا نه تصادفاً این اتفاقات رقم خورده است.

دوم اینکه اگر محدودیتی نیست آیا چنین شرایطی برای همه تولیدکنندگان ایرانی وجود دارد. اگر چنین است آیا تلویزیون فراخوانی عموماً داده است که شرایط برای همه کالاها و همه بازارها و خدمات وجود دارد و می‌توانند از این بستر استفاده کنند. اگر این فراخوان داده شده و اگر شرایط برای همه یکسان است، در بازار تولید داخلی هیچ برند دیگری تمایل به این همه ساعت پخش ندارد؟ که این خود چند سرفصل دیگر را باز می‌کند که آیا برندها و تولیدکنندگان به این نتیجه رسیده‌اند که همین میزان هم هزینه کردن در تلویزیون گران است و بازگشت سرمایه ندارد چرا که سرمایه گران‌بهای اجتماعی تلویزیون ریزش داشته است.

فقط یک نکته دیگر می‌ماند که در شرایط اجتماعی امروز و مسئله زنان به کار با مداقه نیاز دارد، آقایان ابتدا و میان و انتهای بعضی از برنامه‌های گفت‌وگومحور درباره زنان، تبلیغاتی را نشان می‌دهند که دغدغه زنان خانه‌دار این سرزمین خلاصه می‌شود در پوره سیب‌زمینی، این هم سطح سلیقه و دغدغه و بلندنظری، واقعاً خود حماسه است. (تأکید می‌کنم که آن تبلیغات می‌تواند در برنامه‌های آشپزی و یا سرگرمی محور پخش شود؛ ولی بعد از هر برنامه‌های منظور است.)

دوباره و بلکه شاید دوباره باید تأکید کنم که صداوسیما به دلیل اختصاص بودجه ملی - که امسال ۲۴ هزار میلیارد تومان به آن اضافه شده است - باید نسبت به تمام کنش‌ها و واکنش‌ها، برنامه‌سازی‌ها، تولیدات و... پاسخگو به ملت باشد. اگر تلویزیون خصوصی بود یا همچون شبکه نمایش خانگی منبع مالش از بخش خصوصی تأمین می‌شد، این همه تأکید لازم نداشت و آقایان جبلی و جلیلی که بر مسند و صندلی یگانه رسانه ملی نشسته تکیه زده‌اند باید برای تک‌تک اقدامات پاسخگو باشند.

هنرمندان و فاجعه تبلیغات در شبکه نمایش خانگی و سینما

همان‌طور که همه می‌دانیم، بسیاری از هنرمندان و نویسندگان و... حوزه سینما چشم و دل از تلویزیون بریده‌اند و به سینما و شبکه نمایش خانگی پناه برده‌اند و ناگفته نماند که هنرمندان ترازی هم چشم و دل از همه چیز شسته‌اند و در سکوت نشسته‌اند. شاید توجیه بسیاری این است که «به راه بادیه رفتن به از نشستن باطل». به‌هرتقدیر کار ما قضاوت نیست و هر که هر چه خود می‌خواهد همان می‌کند؛ اما نکته کجاست، در شبکه نمایش خانگی و سینما که بخش خصوصی دستی در تولید آن دارد برای تأمین هزینه یا نیاز به سرمایه‌گذاری دارد که نیتش سود کم و حضور در خلق هنر است و یا نه سرمایه‌گذاری که مثل هر تجارت و بازار و صنعتی به دنبال سود مکفی و به‌اندازه سرمایه است. بماند که هر کدام باشد مهم نیست مهم ارائه هنرمندانه تبلیغات در آثار است. این مسئله و پدیده هم مختص ما نیست، همه جهان گرفتار این نوع تولید تبلیغات هستند. این چرخه که باید کالای تولیدشده به دست مصرف‌کننده برسد و آن را مصرف کند که چرخه تولید دوباره بچرخد، هر چه هست فعلاً سرنوشت این عصر است؛ اما نوع ارائه آن بسیار مهم است.

تبلیغات گل درست حتی گرفتاری بزرگ‌ترین هنرمندان تاریخ معاصر بوده و هست. به‌خاطر دارم در یک نشست کارگردان فقید و بزرگ تئاتر جهان، پیتر بروک در زمان بخش یکی از جسورانه‌ترین آثارش (مهابهاراتا) در تلویزیون همین مشکل را داشته که هر ۱۵ دقیقه آن فیلم تئاتر قطع و برنامه به بخش آگهی می‌رفته است. این قطع حس و حال و هوا برای یک فیلم تئاتر و مخاطب و تولیدکنندگان آن عذاب‌آور بوده و پیتر بروک صحبت می‌کند و از سرمایه‌گذاران و گروه‌های تبلیغاتی می‌خواهد که اطلاعاتشان را در آخر و حتی تیتراژ بیاورند؛ ولی حس تماشاچی را در میانه اثر قطع نکنند. (نقل به مضمون عرض کردم؛ چون سال‌ها پیش این ویدئو را دیدیم.)

قاعده سریال ها و پخش‌های جهانی و تلویزیون‌ها خصوصی این است که هر ۲۰ دقیقه فرصتی یک تا دودقیقه‌ای به آگهی داده شود؛ اما اینکه در سریالی که هنرمندان برجسته در آن هستند به درودیوار آن تبلیغات چسبیده باشد و حتی در یک سریال مثلاً ساختمان مرکزی شرکت تبلیغ‌کننده دیده شود... (باز هم تأکید می‌کنم که از ارائه مصداقی واقعی پرهیز دارم) دیگر فاجعه گل درشتی است و از خارج از عرف تمام درس‌های تبلیغات است و قطعاً به ضدتبلیغ تبدیل می‌شود.

تبلیغات در عصر جدید با هنر گرافیک که هنری بصری است گره می‌خورد، مختصر و موجز و متناسب و با احترام به شعور مخاطب. اینکه در همه جای یک سریال نمای نزدیک بازیگر و سرش باشد و پشت سرش فلان شامپو که واقعاً ضدتبلیغ است. یکی از شروط استمرار یک هنر احترام به مخاطب است و هنرمندان آفرینشگر نباید اجازه دهند که تبلیغات غیرهوشمندانه و گل درشت به اعتبار آنان ضربه بزند.

توجه به تولید ملی و بهره‌مندی تولیدکنندگان که سالانه میلیون‌ها نفر از خدماتشان استفاده می‌کنند کار بسیار خوبی است، تبلیغات چنین پدیده‌ای است، اما استفاده در حد فوق ابزار و بی‌احترامی به مخاطب را باید خود هنرمندان فکری برایش بکنند. هنرمندانی که کار تبلیغات می‌کنند باید سرمایه‌گذاران را توجیه کنند که چه چیزی برای آنان مناسب است. تن‌دادن تمام به خواسته سرمایه‌گذار که احتمالاً خواسته‌ای داشته و اصرار دارد که در چنین شرایط اقتصادی پر ماجرایی سرمایه‌گذاری‌اش حداکثر سود را داشته باشد باید با قواعد هنر هم بخواند، برای اعتبار برندی که ساخته است حداقل بپذیرد که ارائه هنرمندانه کالا و خدمات برندش برای شرکت و تجارتش سودی بلندمدت خواهد داشت.

تبلیغات محیطی که در اختیار سینما و شبکه نمایش خانگی است هم یکی از سرفصل‌هایی است که می‌توان درباره آن نوشت که در این کوتاه نوشته نمی‌گنجد.

۵۷۵۷

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1902705

دیگر خبرها

  • خبر‌های رسانه شانزدهم اردیبهشت
  • تبلیغات گل درشت در تلویزیون، سینما و شبکه نمایش خانگی به مرز فاجعه رسیده است/ تلویزیون شفاف‌سازی کند
  • رشیدپور همچنان دنبال جایی برای انتشار «ساعت صفر» است
  • «هفت» دوباره روی آنتن
  • پدر مهران غفوریان افسر ارشد ساواک بود؟ | واکنش فوری ستاره سینما و تلویزیون به یک شایعه فراگیر درباره پدرش
  • سری جدید برنامه «هفت» از امشب در قاب تلویزیون
  • «هفت» از امشب راهی آنتن تلویزیون می‌شود + ساعت پخش
  • سری جدید برنامه‌های «مهمانی» و «برمودا» ساخته می‌شود
  • پیشنهاد تماشای «افعی تهران» در تلویزیون
  • حرف‌های جنجالی بازیگر مشهور که صداوسیما اصلا قبول ندارد